نوروز: اعضای نهضت آزادی ایران به رغم ممنوعیت برگزاری عمومی مراسم از سوی نهادهای امنیتی روز جمعه 5/11/86 پس از حضور بر مزار مهندس مهدی بازرگان و خواندن و فرستادن فاتحه ای به روح بزرگوار ایشان و سخنان کوتاه دکتر یزدی، در جمع حاضرین داخل مقبره، در باره این که چرا اندیشه مهندس بازرگان پاسخی برای سوالات نسل کنونی جامعه ما است و راه او ادامه دارد و... طبق روال چند سال گذشته به دیدار آیت الله العظمی منتظری رفتند.
آیت الله منتظری در ابتدای سخنان خویش با اشاره به ممنوعیت برگزاری مراسم سالگرد، خطاب به حاضرین گفتند که ناراحت نباشید. دنیا هیچ گاه به کام انسان ها نبوده است. این روزها نیز می گذرد.
ایشان با تجلیل از مهندس مهدی بازرگان دبیرکل فقید نهضت آزادی ایران وی را جزو معدود افرادی معرفی کردند که مطابق عقیده اش عمل می کرد. یعنی به نوعی منافق نبود که حرف وعملش دو تا باشد. همچنین با اشاره به قرآن گفتند خداوند در ابتدای سوره بقره دو آیه به مومنین، چهار آیه به کفار و سیزده آیه به منافقین پرداخته است.
سپس با اشاره به رد صلاحیت های گسترده آن هم در سالی که به عنوان اتحاد ملی نام گذاری شده است، معنای التزام عملی به اسلام را مورد سوال قرار دادند که چطور التزام عملی به یک دین تشخیص داده می شود؟ آیا صرفا با خواندن نماز و روزه و کارهای یومیه در دین است؟
همچنین ایشان با اشاره به برخی خاطرات خود گفتند: ما از اول انقلاب گفتیم استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی. یعنی آزادی مردم. آزادی مردم در رای دادن. در حرف زدن. اما اینها نمی گذارند مردم کسی را که دوست دارند و به او اعتماد دارند انتخاب کنند. ما ابتدای انقلاب گفتیم شورای نگهبان باشد که انتخابات سالم تر و آزادتر برگزار شود اما امروز نمی دانم بگویم این انتخابات است یا انتصابات.
ایشان همچنین با اشاره به مقتضیات زمان گفتند که امروز عصر رادیو و تلویزیون و اینترنت و ماهواره است و مردم آزادی می خواهند، چرا نباید مراسم مهندس بازرگان برگزار شود؟
فقیه عالیقدر با انتقاد از وضعیت اقتصادی مردم گفتند که اقتصاد از پایه های مهم یک مملکت هستند. اقتصاد در این مملکت چندی است که مغفول مانده است.
ایشان با تقدیر از اعضای نهضت آزادی گفتند که هر طور که شده حرف خود را بزنید. حتما هم نباید با تندی بگویید.
آیت الله منتظری با ذکر خاطره ای از دکتر یزدی گفتند که من با امام در پاریس بودم.می خواستم حرفی خصوصی به امام بزنم که دکتر یزدی هم در اتاق بود.امام گفت حرفت را بزن ایشان خودی هستند و به این ترتیب، اعتماد خود را به دکتر یزدی ابراز داشتند.